پاورلیفتر

بدان که خداوند بر همه چیز آگاه است . پس بنگر که چگونه باید باشی ...

پاورلیفتر

بدان که خداوند بر همه چیز آگاه است . پس بنگر که چگونه باید باشی ...

معنی واقعی عشق !

عشق کلمه ایه که خیلیها اونطور که دوست دارن تفسیرش میکنن . غافل از اینکه جملات قاصر از بیان وسعت و عظمت این کلمه هستند . اصلا ایندفعه میخوام از دنیای خودمون و تفاسیر مختلف منطقی و غیر منطقی درباره  عشق جدا شم .  دوست دارید بدونید که عشق تو دنیای با صفای کوچولو ها چه معنایی داره ؟

واقعا عشق چیه ؟

جمعی از متخصصان این سوال رو برای کودکان 4 تا 8 ساله مطرح کردند و پاسخ هایی که گرفتند بسیار بسیار عمیق تر از اونی بوده که تصورشو میکنیم ... بخونید و قضاوت کنید .

 

عشق از نگاه کودکان :

 

 

از زمانی که مادربزرگرم دچار آرتروز شد دیگر نمیتوانست خم شود و ناخن های پایش را خودش کوتاه کند و این کار را پدربزرگم براش انجام میداد . حتی وقتی که دست های خودش هم دچار آرتروز شد . این عشق است .   8 ساله

 

وقتی کسی شما را عاشقانه دوست میدارد شیوه بیان اسم شما در صدای او متفاوت است و تو میدانی که نامت در لبهای او ایمن است . 

۴ ساله

 

عشق یعنی اینکه وقتی برای خوردن غذابا کسی بیرون میری بیشتر چیپس خود رو به او بدی بدون اینکه توقع متقابلی داشته باشی !  

۶ ساله

 

 

عشق آن چیزی است که در اوج خستگی لبخند رو به لبانت میاره .

۴ساله

 

عشق یعنی اینکه وقتی مامان برای بابا قهوه درست میکنه و برای اطمینان از طعمش اول خودش کمی ازش میخوره . 

 ۷ ساله

 

عشق یعنی اون وقتی که به کسی میگویی لباست خیلی قشنگه و اون از فردا هر روز همون رو پیشت میپوشه . 

۷ ساله

 عشق یعنی زمانی که مامان بهترین تکه مرغ رو واسه بابا میزاره ! 

 5 ساله

 

 

     از خودتون پرسیدین ؟ عشق در نگاه شما چیه ؟!

 

تا بعد ... یا علی !

 

لطف خداوند ...

تو این مدت که پادگان بودیم شبهای زیادی با بچه های قدیمی که باهاشون بدجوری ایاق شدم تا صبح مینشستیم و صحبت میکردیم . از مشکلاتشون میگفتن و از دردهاشون و از دلتنگیهاشون . خدا رو شکر میکنم که اونقدر محبت بهم داره که باعث شده اونا منو محرم رازشون بدونن و باهام درد دل کنن . حرفهاشون به امانت پیشم میمونه ولی دلم میخواست داد بزنم که منم مثل خودتونم و وضعم حتی از خودتون بدتره . منی که همیشه لبخند رو لبهامه مشکلاتم بیش از اونیه که تو تصورشونه و دلم تنگ تر از اونیه که با یه همدلی کوچیک التیام پیدا کنه . ولی ... هیچ وقت به خودم اجازه نمیدم گلایه کنم ... هیچوقت .

این داستان همیشه و همیشه منو به خودم میلرزونه :

شبی یکی از بندگان خدا در خواب دید که با خداوند روی شنهای ساحل قدم میزنه و از اونجا تمامی مراحل زندگیش رو میدید.ناگهان متوجه شد که در مواقع شادی و خوشحالیش همواره دو رد پا روی ساحله . جای پای خودش و جای پای خداوند . اما در مواقع سختی و ناامیدی فقط یک رد پا بر روی شنها وجود داره ! 

 انسان با گلایه از خداوند پرسید: چرا؟ در مواقع شادمانی من با من بودی اما در موقع ناامیدی و رنج من رو تنها گذاشتی؟! خداوند پاسخ داد :من هیچگاه تورا تنها نگذاشتم.در موقع رنج و ناامیدی من تو را به دوش گرفته بودم و با خود میبردم .این جای پای من است تو آنموقع روی شانه های من بودی ...

بله . همه ما در اوج تنهایی کسی رو داریم که بهش اتکا کنیم ... همه ما ...

هیچ کس هیچ وقت تنها نیست .

سال نو مبارک

سال نو به همه شما دوستان مبارک

بالاخره به ما هم یه ۱۲ روز مرخصی دادن !‌ سال نوی ما هم تو غربت اومد و گذشت . بر خلاف سال های قبل اصلا حس خاصی نداشتم . فقط تو فکر بودم . خیلی از بچه ها مثل من بودن . همه اونایی که درک این شرایط براشون ممکن شده بود و داشتن باهاش کنار میومدن .

چیزی که مشخص بود همشون امیدوار بودن . امید به آینده و اینکه خداوندی هست که همه مارو دوست داره . به امید تغییر در حال همه عاشقان خداوند به بهترینم احوال ... ایستگاه آخر سال هم به پایان رسید ...

یا مقلب القلوب والابصار ...