علامات ظهور
نمی دانم که در عالم چه شور است ز هر جانب عیان شور نسور است
تو گویی رجعت اهل قبور است قیامت شد عیان یا نفخ صور است
همه اینها علامات ظهور است
همه اوضاع عالم گشته درهم شده اسباب بدبختی فراهم
تمام خلق دشمن گشته با هم دریغا زخم ما را نیست مرهم
همه اینها علامات ظهور است
زنان پارسا از غصه دلگیر جوانان غیور از غم شده پیر
عموم مرد و زن از جان شده سیر دعا ها هم ندارد هیچ تاثیر
همه اینها علامات ظهور است
مگر امروز فردایی ندارد ؟ مگر این عبد مولایی ندارد ؟
مگر این شهر ملایی ندارد ؟ اگر دل ها شکیبایی ندارد
همه اینها علامات ظهور است
نه بر پیران نمایند احترامی نه دانشمند را مانده مقامی
نه از قاتل بگیرند انتقامی نه افساری ست باقی نه لجامی
همه اینها علامات ظهور است
ز دفتر نام ما یکباره حک شد جواب حرف قانونی کتک شد
نصیب ما همه اردنگ و چک شد تمام کارها دوز و کلک شد
همه اینها علامات ظهور است
معاصی بر ملا گردیده یا هو سلاطین مبتلا گردیده یا هو
هجوم آور بلا گردیده یا هو جهان پر ابتلا گردیده یا هو
همه اینها علامات ظهور است